خود شناسی

چگونه زندگی زیبایی با شناخت نیروهای درونی خود داشته باشیم و بر عالم هستی حکومت کنیم

خود شناسی

چگونه زندگی زیبایی با شناخت نیروهای درونی خود داشته باشیم و بر عالم هستی حکومت کنیم

انسان و عرفان

به نام خداوند عشق


سلام به دوستان عزیز


در این پست مطلبی میخواهم بگذارم در مورد خودشناسی و راه و روش زندگی در مسیر انسان کامل و این مطلب از سخنان و اندرزهای حضرت علی (ع)  می باشد


این مطلب در عین حالی که به  درون نگری و مبارزه با امیال و صفات منفی انسان اشاره میکند  به حالت برون نگری و طرز رفتار و زندگی و برخورد با دیگران ، برای رسیدن به کمال نیز توجه خاصی دارد و این یک درس و برنامه ای بزرگ برای زندگی در جامعه امروزی که متناسب با سیر و سلوک و مبارزه با نفس شهوانی به نوع برخورد و رفتار در جامعه می پردازد.


و ما اگر بتوانیم این نکات را در ذهنمان قرار دهیم و در هر لحظه به این نکات توجه کنیم ، قدم بسیار بزرگی در شناخت خود (خودشناسی) خواهیم برداشت.


من نمیدانم در مورد این انسان بزرگ چه چیزی بگویم و بنویسم که در 1400 سال پیش چقدر زیبا و کامل ، این راه و روش را بیان کرده . من خودم سعی میکنم که به جای تعصب داشتن در دین ، بیشتر در مورد مسائلی که در ادیان های مختلف و اسلام و بزرگان بیان میشود تحقیق کنم و بعد تصمیم گیری کنم.

ولی الان نمیدانم در مورد این انسان بزرگ بدون تعصب و پیش داوری چه چیزی بنویسم که حرف دلم را گفته باشم  و فقط این جمله را میتوانم در  وصف این انسان بزرگ بیان کنم که نوشته ای از

 

استاد بزرگ " شهید آزادگی دکتر شریعتی "  در کتاب هبوط در کویر میباشد:


ای که تو را نمی دانم چه بنامم ، همهء کلمات با آنچه میان من و توست بیگانه اند ،  کلمات خدمتگذاران پست دیگرانند و من هیچ کلمه ای را برای گفتگوی با تو شایسته تر از " سکوت " نیافته ام !


حضرت علی (ع) در پاسخ مردی که از حضرت خواست تا اندرزش دهد، فرمودند:


همانند آن کس مباش که بی آنکه کاری کرده باشد به آخرت امید می بندد، و به آرزوی دراز خود توبه را به تأخیر می افکند ، گفتارش به گفتار زاهدان ماند ، و کردارش به کردار دنیاپرستان.
هرچه از دنیا بهره اش دهند سیر نگردد و اگر بی بهره اش گذارند قناعت نکند. نعمتی که به او ارزانی داشته اند سپاس نتواند و خواهان بازماندهء  آن است.


دیگران را از زشتی منع و خود از کار زشت باز نمی ایستد، کارهایی را می طلبد که خود انجام نمی دهد.


نیکان را دوست دارد ولی عمل نیکان ندارد ، با گنهکاران دشمنی می ورزد و خود یکی از آنهاست.

به سبب بسیاری گناهانش از مرگ بیزار است ، ولی در انجام دادن کارهایی که سبب بیزاری او از مرگ شده پای می فشرد.


چون بیمار شود پشیمان گردد، و چون تندرستی خویش باز یابد آسوده به لهو و شادی می پردازد.

اگر از بیماری بهبود یابد بر خود میبالد و چون بیمار گردد نومید شود.


هرگاه بلایی به او رسد خدا را به زاری می خواند و اگر به آسایشی رسد با غرور رخ از خدا برمیتابد.

نفسش در پندارها بر وی چیره گردد و آنجا که پای یقین در میان آید بر نفس خود غلبه نیابد.

اگر دیگران خردتر از گناه او گناهی کنند بر آنان بیمناک شود و برای خود پاداشی بیش از کردار خویش می طلبد.


اگر بی نیاز شود سرمست و مغرور شود و اگر بینوا گردد به نومیدی و سستی دچار شود.در عمل کوتاه آید و در خواستن مبالغت ورزد.


اگر شهوتی به او روی کند گناه را جلو اندازد و توبه را به تأخیر افکند و اگر محنتی به او رسد از شاهراه شریعت پای بیرون نهد.


سخنان عبرت آمیز گوید ولی خود عبرت نگیرد ، اندرز میدهد و خود اندرز نپذیرد ، در گفتار بر خود ببالد و به کردار از همه کمتر باشد.


در آنچه ناپایدار است با دیگران هم چشمی کند و در آنچه پایدار است به سهل انگاری گذارد.

غنیمت در نظرش غرامت است و غرامت را غنیمت انگارد.


از مرگ میترسد و پیش از آن که فرصت از دست رود به کار نیک نمی شتابد.گناه دیگران را بزرگ می شمارد و اگر خود مرتکب بزرگتر از گناه آنان شود خرد می انگارد.


طاعت و عبادت خود را هرچند اندک ، بسیار می شمرد و طاعت و عبادت دیگران را هر چند بسیار ناچیز می انگارد.


بر مردم طعنه میزند و خویش را می ستاید. در نزد او  لذت جویی و  لهو با ثروتمندان دوست داشتنی تر از ذکر گفتن با مستمندان است.


به زیان دیگران و  سود خود داوری کند ولی به سود دیگران و زیان خود داوری نمیکند.


دیگران را راه مینماید ولی خود تن به گمراهی می کشاند ، دیگران را ارشاد و خود را گمراه مینماید ، همگان فرمانبردار اویند و خود راه عصیان در پیش دارد ، حق خود را کامل می ستاند و حق کسی را کامل ادا نمی کند.


از مردم می ترسد ولی نه به خاطر خدا و از خدا در مورد بندگان او نمی هراسد.



من که تا بحال متنی به این زیبایی در مورد روش زندگی و عرفان عملی نخوانده و ندیده بودم .


به امید خدا در پستهای بعدی مطالب بیشتری در مورد عرفان عملی و خداشناسی قرار می دهم.


خوشحال می شوم نظراتتان را در مورد این متن برایم ارسال کنید


نظرات 3 + ارسال نظر
سهراب یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ب.ظ http://adyan-va-mazaheb.blogsky.com

سلام به شمادوست عزیزم،ابتداتشکرازاینکه به وبلاگم سری زدید،ونظرداد.بعدش تعریف ازوبلاگ شما،بخاطرمطالبش.راستش مطالبتون خیلی زیباست،شخصاخودم ازاشعارشماکه ازحضرت مولاناودیگرشعراء نوشتیدخوشم اومد.دوستدارشما؛سهراب

سمیه یکشنبه 14 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ق.ظ

سلام آقا یوسف...مطالب این بخش هم مانند بخش های دیگه بسیار زیبا و آموزنده ست...ممنون از انرژی که در این کار میگذاری.

بنده خدا سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:28 ق.ظ

عالی
چقدر شبیه من بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد